سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میترسیم نمیترسیم

خیلی جالبه:

از سوسک می ترسیم

از لِه کردن شخصیتِ دیگران مثل سوسک نمیترسیم.

 


از  عنکبوت میترسیم

 از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمی ترسیم.

 

 

از خوب سرخ نشدن سبزیقورمه سبزی میترسیم

از سرخ شدن آدما از خجالت نمیترسیم.

 

 

ازسرماخوردگی میترسیم

از سَرخورده کردن دوستامون نمیترسیم.

 

 

 

از لیوان شکسته میترسیم

از شکستنِ دلِ آدما نمیترسیم



[ پنج شنبه 93/4/12 ] [ 2:11 عصر ] [ *:-)* ] [ نظر ]

با خدا

خدایا!

         من همونی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم.

          همونی که وقتی دلش  می گیره و بغضش می ترکه، میآد سراغت.دلم شکست

             من همونی ام که همیشه دعاهای عجیب و غریب می کندخسته کننده

               و چشمهاشو می بنده و می گه: من این حرفها سرم نمی شود.

                  باید!!! دعامو مستجاب کنی

                  همونی که گاهی لج می کنه و گاهی خودشو برات لوس می کنه.

               همونی که نمازهاش یک درمیان قضامیشه وکلی روزه نگرفته داره.گریه‌آور

          همونی که بعضی وقتها پشت سر مردم حرف میزنه

         و گاهی بدجنس میشه.

البته گاهی هم خودخواه، گاهی هم دروغگو.گریه‌آور

 حالا یادت اومد من کی هستم؟

  البته می دونم که منو خیلی خوب می شناسی.مدرک داشتن

   تو اسم منو  میدونی و اینکه کجا زندگی می کنممدرک داشتن

    اما  خدایا!

     اما من هیچ چیز از تو نمیدونم. هیچی که دروغه،

      چرا یک کمی می دونم. اما این یک کمی خیلی کمه!خسته کننده

       راستش چند وقتیه که چند تا تصمیم جدید گرفتم.

        دوست دارم عوض بشم، دوست دارم بهتر باشم.نکته بین

 

        من یک عالمه سئوال دارم.

       سئوالهایی که هیچ کس جوابشو بلد نیست.یعنی چی؟

      دوست دارم تو جوابمو بدی. قول میدی؟یعنی چی؟

     راستی این حرفها یک راز است خدا!

    راز من و تو.

   خواهش می کنم به کسی چیزی نگو.هیسسسس

  حتی به مادرمهیسسسس



[ پنج شنبه 93/4/12 ] [ 8:30 صبح ] [ *:-)* ] [ نظر ]

غریبه آشن.بدون شرح نظرات

ازدیوانه پرسیدندچه کسی را دوست داری؟دیوانه خندید وگفت:عشقم را.گفتندعشقت کیست؟گفت عشقی ندارم.خندیدندوگفتندبرای عشقت حاضری چکارکنی؟گفت مانندعاقلان نمیشوم.نامردی نمیکنم.خیانت نمیکنم.دورنمیزنم.وعده سرخرمن هرگز.دروغ نمیگم.دوستش خواهم داشت.تنهایش نمیگذارم.میپرستمش.فداکاری میکنم.ناراحت ونگرانش نمیکنم.غمخوارش میشوم.گفتنداگرتنهایت گذاشت.نامردی کرداگربی وفابودوترکت کردچه؟اشک درچشمانش حلقه زدوگفت:اگراینگونه نبودکه من دیوانه نمیشدم



[ چهارشنبه 93/4/11 ] [ 7:13 عصر ] [ *:-)* ] [ نظر ]

غریبه آشنا.بدون شرح نظرات

من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی وگرم واسه عشق بازی موج ها قامتم یک بستر نرم/یک عزیزدوردونه بودم پیش چشم خیس موج ها/یه نگین سبزخالص روی انگشتردریا/تاکه یک روزتورسیدی توی قلبم پا گذاشتی/غصه های عاشقی روتو وجودم جا گذاشتی/زیررگبارنگاهت دلم انگار زیرورو شد/برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد/تانفس کشیدی انگارنفسم برید تو سینه ابرو بادو دریا گفتن حس عاشقی همینه/اومدی توسرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی اما تا قایقی اومد از منو دلم گذشتی/رفتی با قایق عشقت سوی روشنی فردا/منو دل امانشستیم چشم براهت لبه دریا/دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی لحظه های بی توبودن میگذره اما به سختی/دل تنهاوغریبم داره این گوشه میمیره ولی حتی وقت مردن باز سراغتو میگیره/میرسه روزی که دیگه ته دریا میشه خونم اما توی دریای عشقت باز یه گوشه ای میمیرم



[ چهارشنبه 93/4/11 ] [ 7:11 عصر ] [ *:-)* ] [ نظر ]

معذرت خواهی

معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تواشتباه کردی وحق با یکی دیگه است معذرت خواهی یعنی اون رابطه شاید بیشتر ازغرورت برایت ارزش داشته/خیلی زودتر ازآنجه فکرش را بکنی پژمرده میشوی زندگی غرور ندارد رفیق/آدمی غرورش را خیلی زیاد.شایدبیشتراز تمام داشته هایش دوست میدارد حالا ببین اکر خودش غرورش را به خاطر تو نادیده بگیرد چقدر دوستت دارد؟کوههای غرورم از گناه رفتنت آب شده.تاقبل سیل برگرد.سیل که بیاید همه راباخود میبرد حتی خاطراتت را.کشنده ترین کلمه غرور است آن را بشکن



[ چهارشنبه 93/4/11 ] [ 7:10 عصر ] [ *:-)* ] [ نظر ]

یه خواهش

 

در زمزمه سحرگاهان

ودر ناب ترین لحظه روز، یعنی هنگام غروب خورشید

تو رو خدا برای همه(خصوصا بیمارا ؛ گرفتارا و نیازمندا) دعا  کنید.

التماس دعا  ...

 

 

 



[ چهارشنبه 93/4/11 ] [ 9:54 صبح ] [ *:-)* ] [ نظر ]

چقد خوشمزه

با کدومش موافقین؟

سحر خانم شمام میخای؟!!!!!!!



[ سه شنبه 93/4/10 ] [ 5:7 عصر ] [ *:-)* ] [ نظر ]

عشق و زندگی

فرقی ندارد

 

سقفی بالای سرم باشد یا نه

 

وقتی چهار دیواری دستانت مال من است


میگن عاشق ها عشق شان را زیبا میبینن ،

 

این دفعه که دیدمت زیباتر شده بودی

 

نمیدانم هر دفعه تو زیباتر میشی یا من عاشقتر !؟؟

 

6fc514e762cc884b59e15f3fe265cc7d-425

 

خدایـــا جــانم را بگیــر...


ولــی...


زندگی من اوســت...

 


تــو را قســـم....

 


زنـدگی ام را از مــن نگیـــر.

 

 

همـــه میتــونــن اسمــت رو صــدا کنن

امـــا 

کـم هستـن کسـایـی کـه وقتی اسمـت رو میـگن لـذت میبـری

و بــا تمـــام وجــود

در جـوابشــون دوسـت داری بـگـی :

جـانــم

 




[ سه شنبه 93/4/10 ] [ 5:3 عصر ] [ *:-)* ] [ نظر ]

نهایت توافق

قبل از ازدواج 0 0 0

مرد: آره، دیگه نمی‌‌تونم بیش از این منتظر بمونم.

زن: می‌‌خواهى من از پیشت برم؟

مرد: نه! فکرش را هم نکن.

زن: منو دوست داری؟

مرد: البته!

 زن: آیا تا حالا به من خیانت کردی؟

مرد: نه! چرا چنین سوالى می‌‌کنی؟

زن: منو مسافرت می‌‌بری؟

مرد: مرتب!

زن: آیا منو می‌‌زنی؟

مرد: به هیچوجه! من از این آدما نیستم!

 

زن: می‌‌تونم بهت اعتماد کنم 0 0 

 

پیشنهاد من به شما: حالا از آخر به اول بخونین

 

           



[ سه شنبه 93/4/10 ] [ 8:0 صبح ] [ *:-)* ] [ نظر ]

خدایا...

خدایا …! 

گاهی که دلم از این و آن و زمین و زمان می گیــرد ، 

نگاهم را به سوی تو و آسمـان می گیرم ، 

و آنـقـدر با تــو درد دل می کنـم 

تا کم کم چشـــــــــم هایم با ابـرهای بارانیت همراهی می کنند 

و قلبـــم سبک می شود آنــوقــت تو می آیی و تــــــمـــــــــام 

فضای دلـم را پر می کنی 

و مـــــن دیـــــــگــــر آرام می شــــــوم 

و احساس می کنم هیچ چیز نمی تواند مرا از پای دربیـاورد 

 



[ دوشنبه 93/4/9 ] [ 8:57 صبح ] [ *:-)* ] [ نظر ]