تورا نگاه می کنم
تورانگاهمیکنم
خورشیدچندبرابرمیشودوروزراروشنمیکند!
بیدارشو
باقلبوسررنگینخود
بدشگونیشبرابگیر
تورانگاهمیکنموهمهچیزعریانمیشود
زورقهادرآبهایکمعمقند...
خلاصهکنم:دریابیعشقسرداست!
جهاناینگونهآغازمیشود:
موجهاگهوارهیآسمانرامیجنبانند
(تودرمیانملافههاجابهجامیشوی
وخوابرافرامیخوانی)
بیدارشوتاازپیاتروانشوم
تنمبیتابتعقیبتوست!
میخواهمعمرمراباعشقتوسرکنم
ازدروازهیسپیدهتادریچهیشب
میخواهمبابیداریِتورویاببینم