سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لطفا کمکم کنید

سلام به همه دوستان خوبم.می خواستم تو یه مساله ای کمکم کنید

راستش داستانش طولانیه به طور خلاصه واستون می گم که بدونید جریان از چه قراره

دو نفر که خیلی همو دوست داشتن بعد از گذشتن سختی های زیاد به هم می رسن و با هم ازدواج می کنن البته بعد مشخص شد این عشق یک جانبه بوده و پسر تظاهر به دوست داشتن می کرده اما نمیدونیم چرا.اقا پسر قبل از ازدواج یه دوست دختر داشته که خیلی ایشونو دوست داشته اما بنا به دلایلی به هم نرسیدن و دختره هم به پسره گفته که من ازت متنفرم می خوام با کسه دیگه ای ازدواج کنم وقتی همه چی بینشون تموم میشه با دختره داستان ما ازدواج می کنه 3ماهه اول با هم خیلی خوب بودن اما شبه تولده پسر دوست دختره قبله ازدواجش بهش پیام محبت امیزی می ده و تولده پسر و بهش تبریک می گه و به پسر ابراز علاقه می کنه.پسر هم بهش زنگ می زنه و ساعتی رو باهم تلفنی حرف می زنن.همسر اقا پسر وقتی می فهمه این ماجرا رو با پسر صحبت می کنه اما پسر که انگار فیلش یاده هندستون کرده  گوشش به دهکار حرفه هیچ کسی نبود و رابطشو با دوست دخترش ادامه می ده. بعد از مدتی هم دختر و می بره پیشه دوست دخترش میگه بشینین سنگاتونو با هم وابکنین که قراره هووی هم بشین.همسره پسره باورش نمیشه اخه این هم کاریه که یه ادم بخواد انجام بده؟خلاصه بحث به خانواده هاکشیده می شه البته بگم قبلش اینا مشاوره هم میرن اما فایده نداره.بعدش پدر دختر راضی نمیشه که دخترش بیشتر از این داغون بشه و جلوی رفت و امد ها رو می گیره اقا پسر هم اصلا انگار واسش مهم نیست چون بعد از مدتی علاوه بر دوست دختری که داره با دخترای دیگه ای هم دوست میشه.دوباره خانواده ها میان این دوتا رو اشتی بدن و میفرستنشون جلسات متعدد مشاوره اما پسر بازهم به دختر بازیش ادامه میده .بنظره شما دختر که تقاضای طلاق داده کاره اشتباهی کرده؟



[ دوشنبه 91/7/10 ] [ 9:41 صبح ] [ *:-)* ] [ نظر ]