یکی بود و یکی نبود
یکی بود و یکی نبود عشق بود و نفرت نبود
خالی اگر سفره ها عشق تو دلا جاری بود
شب همه ماه بود و نور دلا همه سنگ صبور
سفره ی شام بهانه ای واسه شادی وسرور
سادگی کو؟؟؟؟؟
عشق کجاست؟؟؟؟؟
سفره ی ماای دوست بی ریاست
ساده اگرسفرمون عادت ما اون زمون
بوسه به دست پدر شکرخدا بر زبون
سفره ی دل وا کنیم غصه رو پیدا کنیم
عشق و صفا جای اون توی دلا جاکنیم