قول میدهی
راهی به سوی آسمانها دارم
قطره های باران صورتم را خیس کردند
و دستانم لمس میکند گرمی چشمان عاشقت را
چشم میدوزم تا افق
غرق شادی میشوم و پرواز میکنم
اوج میگیرم
آری با بالهای خیس پریدن شیرین تر است
زیرا که میدانی سخت است اما می روی
اینجا یک نفر میگوید مرا دوست دارد
میترسم اما بسویش میروم
دستانم را میگیرد وشرم میکنم نگاهش کنم
آری من دوست ندارم این هوای پرواز از سرم بیافتد
میخواهم بروم
آیا میآیی آیا میتونم به تو اعتماد کنم ؟
قول میدهی هروقت هوای باریدن کردم
کنارم بمانی
تنهایم نگذاری
شاید زیاد باشد اما قول میدهی خواب باران که میبینم نگاهت را از من نگیری
دستامو رها نکن قول میدهی