خستم از این عقل خسته
همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره تمومه
همین که اول و آخر تو هستی ،به محتاج تو محتاجی حرومه
تو همیشه هستی اما این منم که از تو دورم
من که بی خورشید چشمات مثل ماه سوت و کورم
نمی خوام وقتی تو هستی آدم آدمک ها شم
چرا عادتم تو باشی می خوام عاشق تو باشم
تازه فهمیدم به جز تو حرف هیشکی خوندنی نیست
آدما میان و میرن هیشکی جز تو موندنی نیست
منو از خودم رها کن تا دوباره جوون بگیرم
خسته ام از این عقل خسته من می خوام جنون بگیرم