تنهایی
همون لحظه همون موقع
با اون احوال خیلی بد
درست وقتی که میرفتی
دلم شور تو رو میزد
همون وقت که تو رو داشتم
یهو از دست میدادم
ازون شب به خودم هرشب
چقد لعنت فرستادم
چه کاری بود که من کردم
تو رو سوزوندم از ریشه
این آتیشه همون روزه
که دامن گیره من میشه
رفتی که تنها بمونم با خودم
هیزم آتیش تنهایی شدم
باعث اونهمه تنهایی منم
عاقبت باید که تنها میشدم
توی این خونه ی متروک
دلم جون میده میمیره
شباشم بی ستارستو
غروباشم نفس گیره
به تو بد کردمو الان
ببین عاقبت اینه
که تنهامو دله تنگم
دیگه ساکت نمیشینه
به تو بد کردم اون روزا
که عشقت رو نفهمیدم
که هرکاری باهات کردم
دارم تاوانشو میدم
رفتی که تنها بمونم با خودم
هیزم آتیش تنهایی شدم
باعث اونهمه تنهایی منم
عاقبت باید که تنها میشدم